۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

شبح خمینی



کان کافلین روزنامه نگار بریتانیایی/ در تازه ترین کتابش با عنوان "شبح خمینی" / آیت الله خمینی را طرف اصلی مذاکره با اوباما خوانده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را عنصر کلیدی در شکل دادن به سیاستهای داخلی و خارجی ایران دانسته است.

آزاده معاونی ؛ در بررسی کتاب "شبح خمینی" در نیویورک تایمز می نویسد با اینکه شخصیت ایت الله خمینی / بسیاری را سردرگم کرده است / کان کافلین

در کتابش چندان به خصوصیات فردی او نپرداخته و آیت الله خمینی را به عنوان فردی متحجر به سبک طالبان و اصلاح نشدنی تصویر کرده و تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی را یکی از مهمترین میراثهای او خوانده است.

کافلین می نویسد نگرش خمینی برای ایجاد حکومتی اسلامی / در واقع الگویی برای دولتهای بنیادگرای اسلامی در سراسر جهان شد.

خانم معاونی در بررسی کتاب / این فرضیه را رد کرده و نوشته است ولایت فقیه به روایت آقای خمینی ریشه در فقه شیعه دارد و ارتباط مستقیم با اکثریت جهان اسلام که سنی هستند ندارد. او همچنین معتقد است کالین در این کتاب به ایران با دیدی سیاه و سفید می نگرد و بر این باور است که خمینی در ایجاد حکومتی اسلامی بر پایه تعبیر محدودی از شریعت اسلام موفق بوده است. در حالی که با وجود تلاشهای آیت الله خمینی در اعطای قدرت مطلق به ولی فقیه ؛ قانون اساسی ایران بر حضور و مشارکت مردم در تصمیم گیریهای دولت تأکید می کند. آزاده معاونی می نویسد مشکلات ایران نیز ریشه در همین دوگانگی دارد.

خانم معاونی می نویسد کافلین به نقشی که این تضاد و دوگانگی در سیاست خارجی ایران ایفا می کند ؛ اهمیت نمی دهد و تنها نیمی از داستان را روایت می کند.

خانم معاونی معتقد است کافلین / دیدگاه ها و مواضع آیت الله خمینی در مورد دستیابی ایران به سلاح اتمی را نیز ناقص و گمراه کننده خوانده است و نوشته است در شرایطی که آمریکا با سیاست شکست خورده اش در نادیده انگاشتن و کم ارزش تلقی کردن ایران دست و پنجه نرم می کند / کان کاگلین درارائه تحلیلی دقیق که قانونگذاران بتوانند از آن بهره برند / موفق نبوده است.

دامینیک سَندبروک / در بررسی کتاب "شبح خمینی" در روزنامه گاردین می نویسد خوانندگانی که با تاریخ ایران اشنایی دارند از خواندن این کتاب ؛ اطلاعات تازه ای دریافت نمی کنند ولی کالین در معرفی جالب و خواندنی ِ کشوری که غرب را به شدت سردرگم کرده / موفق بوده است .

سَندبروک همچنین می نویسد با آنکه کالین احساس انزجار خود از حکومت ایران را پنهان نمی کند ؛ در تصویر کردن بنیانگذار جمهوری اسلامی / به نکات دقیق و ظریفی اشاره کرده است.

منتقد گاردین فصلهایی از کتاب "شبح خمینی" را که به شرح انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق پرداخته است را بهترین بخشهای کتاب خوانده ولی نوشته در فصلهای آخر دقت و ظرافت نویسنده در شرح وقایع کمرنگ می شود و کتاب از هوشمندی خارج شده و بیشتر به ستون نظرات شخصی نویسنده تبدیل می شود.

کان کافلین ؛ بیشتر از آنکه به بررسی و تحلیل جامعه ایران در سایه انقلاب اسلامی بپردازد ؛ سعی کرده حکومت ایران را به عنوان یکی از عمده ترین حامیان تروریسم در جهان معرفی کند.

کافلین دلیل و منطقی برای تأثیر و نفوذ عمیق آیت الله خمینی در پیشبرد آرمانهای جمهوری اسلامی ایران / ارائه نداده و تنها بر فساد رژیم شاهنشاهی و اهمیت ملی گرایی و استقلال بیان خمینی در جلب توجه مردم ایران تأکید کرده است.

منتقد گاردین همچنین می نویسد اگر کالین علاوه بر روایت دیدگاه ها و اندیشه های طبقه متوسط و آزاد اندیش جامعه ایران ؛ به نیازها و باورهای طبقه کارگر که از انقلاب اسلامی بهره بردند و مردمی که پرچمدار میراث آیت الله خمینی هستند و از احمدی نژاد حمایت می کنند نیز می پرداخت / کتاب مسلماً جالبتر می شد.

ولی کالین به شدت درگیر مسأله ترورویسم است و توضیح نمی دهد چرا تلفیق دین و سیاست در کشوری که از آن به عنوان کهن ترین و غنی ترین فرهنگهای جهان یاد می شود هنوز برای میلیونها نفر جذاب است .

هیچ نظری موجود نیست: